cross grained

ˌcross-ˈgrained adjective

دارای رگه های نامنظم، سرکش، خودسر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
cross grained
[adjective]
Synonyms: cantankerous, bearish, cankered, cranky, crotchety, ornery, vinegarish, vinegary, waspish, waspy, contrary, balky, froward, perverse, restive, wayward, wrongheaded
Related Words: difficult

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

ˌcross-ˈgrained adjective
wood that is cross-grained has lines that go across it instead of along it

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی cross-grained ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.83 : 2161
4.83دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی cross-grained )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی cross-grained ) | موسس و مدیر مسئول :