دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی reliability )

reliability

Oxford 5000 vocabulary |C1|

/rı'laıə'bılətı/

اعتبار

قابل اعتماد، قابلیت اعتماد، قابلیت اطمینان، کامپیوتر: قابلیت اطمینان، روانشناسی: پایایی، بازرگانی: قابلیت اطمینان، قابل اطمینان، علوم هوایی: قابلیت اعتماد، علوم نظامی: قابلیت اطمینان

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Advanced Persian Dictionary

مهندسی صنایع: اعتبار، قابلیت اطمینان، قابلیت اعتماد، پایایی، اعتماد پذیریالکترونیک: قابلیت اعتماد، اطمینان، قابلیت اطمینان، کامپیوتر: قابلیت اعتماد، قابلیت اطمینان، بازرگانی: قابلیت اعتماد، هواپیمایی: قابلیت اطمینان، علوم نظامی: پایایی، روانشناسی: قابل اعتماد، قابل اطمینان، اقتصاد: قابلیت اعتماد، قابلیت اطمینان، اعتبارکامپیوتر: اعتبار، قابلیت اعتماد و اطمینانپزشکی: قابلیت اطمینان

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

See main entry: reliable

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

Collocations

reliability
noun
ADJ. greater/greatest, high | poor | absolute | improved, increased | statistical
QUANT. degree, level
VERB + RELIABILITY ensure Changes in design will ensure the quality and reliability of the printer.
improve, increase | reduce | assess, evaluate, judge It is important to assess the reliability of the data.
measure The reliability of the statistical estimates can be measured.
RELIABILITY + VERB improve, increase
RELIABILITY + NOUN problem

[TahlilGaran] Collocations Dictionary ▲