abutting

/ə'bʌtıŋ/

مجاور، هم مرز، همسایه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
abutting
[adjective]
Synonyms: adjacent, adjoining, approximal, bordering, conterminous, contiguous, juxtaposed, touching
Contrasted words: detached, disengaged, disassociated, disconnected, disjoined, parted, separated
Related Words: connecting, joining, impinging

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی abutting ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.53 : 2141
4.53دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی abutting )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی abutting ) | موسس و مدیر مسئول :