دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی balls )

balls

balls /bɔːlz $ bɒːlz/ interjection
balls verb

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

● معنی فارسی واژه balls در پایگاه اطلاعات موجود نیست. جستجو در اینترنت

English Dictionary

balls ^[1]
balls ^[2]

I. balls¹ /bɔːlz $ bɒːlz/ interjection British English not polite
used to show strong disapproval or disappointment:

Balls to that! ⇒ balls at ball¹(10)

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

II. balls² verb
balls something ↔ up phrasal verb British English informal not polite
to do something very badly or unsuccessfully Synonym : mess up

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲