دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی blackguard )

blackguard

black‧guard /ˈblæɡɑːd, -əd $ -ərd, -ɑːrd/ noun [countable]

سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوار مقابل بخورد (پنجه)، قانون فقه: فحاشی کردن به، ورزش: سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوار مقابل بخورد

(نظ). سربازمحافظ، ولگرد، ادم هرزه، بددهنی کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Synonyms & Related Words

blackguard
[noun]
Synonyms: scoundrel, bastard (offensive), bounder (old-fashioned Brit. slang), rascal, rogue, swine, villain

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

black‧guard /ˈblæɡɑːd, -əd $ -ərd, -ɑːrd/ noun [countable] old use
[Date: 1700-1800; Origin: black guard 'soldier of bad character' (16-18 centuries)]
a man who treats other people very badly

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲