bracing


تلفظ آنلاین

bracing /ˈbreɪsɪŋ/ adjective

قید، بادبندی، مهاربندی تقویت، نیروبخش، فرح بخش، عمران: قطعه ای که عمل کشش را در ساختمان یا چوبست انجام میدهد، معماری: شمعزنی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
bracing
[adjective]
Synonyms: refreshing, brisk, crisp, exhilarating, fresh, invigorating, stimulating

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

bracing /ˈbreɪsɪŋ/ adjective
bracing air or weather is cold and makes you feel very awake and healthy:
a bracing sea breeze

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی bracing ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.4 : 2135
4.4دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی bracing )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی bracing ) | موسس و مدیر مسئول :