دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی contrariety )

contrariety

contrariety noun. [kɒntrǝ'rʌɪǝti]

سخن متناقض، مخالفت، دگرگونی، مغایرت، ناسازگاری، قانون فقه: ضد و نقیض

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Synonyms & Related Words

contrariety
[noun]
Synonyms: antagonism, antithesis, con, contradistinction, contraposition, opposition, opposure

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

con·tra·ri·e·ty (kŏn

trə-rī

ĭ-tē)
n. pl. con·tra·ri·e·ties
► The quality or condition of being contrary.
► Something that is contrary.

[TahlilGaran] American Dictionary ▲

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی contrariety ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.32 : 2152

4.32دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی contrariety ) Alireza Motamed :

دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی contrariety ) | موسس و مدیر مسئول : آموزشگاه مجازی تحلیلگران (علیرضا معتمد)