displacement


تلفظ آنلاینACADEMIC vocabulary

displacement /dɪsˈpleɪsmənt/ noun

اختلاف مکان، جابجا کردن، جابجا شدن، جابجایی تغییر مکان، انتقال، جانشین سازی، جابجاشدگی، تغییر مکان، علوم مهندسی: تغییر مکان، کامپیوتر: تغییر مکان، الکترونیک: جابجایی، عمران: جابجا شدن، معماری: جابجایی، روانشناسی: جابه جایی، زیست شناسی: جابجایی، ورزش: جابجایی، علوم هوایی: جابجایی، علوم نظامی: تغییر موضع، علوم دریایی: جابجایی
تفاوت مکان، تغییر مکان
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
الکترونیک: جابجایی، اختلاف مکان، تغییر مکان، کامپیوتر: جابجایی، زیست شناسی: جابجایی، تربیت بدنی: تغییر مکان، علوم مهندسی: جابجایی، علوم دریایی: جابجایی، هواپیمایی: تغییر مکان، جابجایی، معماری: جابجا کردن، جابجا شدن، جابجایی تغییر مکان، انتقال، تغییر موضع، علوم نظامی: جابجا شدن، عمران: جابه جایی، روانشناسی: جابجایی، الکترونیک: جانشین سازی، جابجاشدگی، تغییر مکانجابجایی، اختلاف مکان، تغییر مکان، کامپیوتر: جابجایی، زیست شناسی: جابجایی، تربیت بدنی: تغییر مکان، علوم مهندسی: جابجایی، علوم دریایی: جابجایی، هواپیمایی: تغییر مکان، جابجایی، معماری: جابجا کردن، جابجا شدن، جابجایی تغییر مکان، انتقال، تغییر موضع، علوم نظامی: جابجا شدن، عمران: جابه جایی، روانشناسی: جابجایی، الکترونیک: جانشین سازی، جابجاشدگی، تغییر مکانکامپیوتر: تغییر مکان

[TahlilGaran] Persian Dictionary

displacement
[noun]
Synonyms: exile, banishment, deportation, expulsion, ostracism, relegation

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

displacement AC /dɪsˈpleɪsmənt/ noun
[Word Family: noun: place, placement, placing, displacement, replacement; verb: place, displace, misplace, replace; adjective: displaced, misplaced, replaceable]
[Word Family: verb: displace; noun: displacement; adjective: displaced]

1. [uncountable] formal when a group of people or animals are forced to leave the place where they usually live

2. [singular] technical the weight or volume of liquid that something replaces when it floats in that liquid – used especially to describe how heavy something such as a ship is

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی displacement ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.72 : 2140
4.72دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی displacement )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی displacement ) | موسس و مدیر مسئول :