distortion


تلفظ آنلاین

/dıs'tɔ:ʃən/

کج شکلی، پیچیدگی، صدای نامفهوم داشتن، انحراف، تحریف، اعوجاج، علوم مهندسی: شکستگی، کامپیوتر: اعوجاج، الکترونیک: اغتشاش، عمران: نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها، معماری: کرنش زاویه ای، روانشناسی: تحریف، بازرگانی: کژدیسی، ورزش: واپیچش، علوم هوایی: تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه، علوم نظامی: تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
الکترونیک: اعوجاج، کامپیوتر: واپیچش، تربیت بدنی: اعوجاج، شکستگی، علوم مهندسی: تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه، هواپیمایی: کج شکلی، اعوجاج، پیچیدگی، کرنش زاویه ای، معماری: صدای نامفهوم داشتن، تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه، علوم نظامی: نسبت اشل قایم به اشل افقی در مدلها، عمران: تحریف، روانشناسی: اغتشاش، الکترونیک: انحراف، کژدیسی، اقتصاد: تحریف، اعوجاجاعوجاج، کامپیوتر: واپیچش، تربیت بدنی: اعوجاج، شکستگی، علوم مهندسی: تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه، هواپیمایی: کج شکلی، اعوجاج، پیچیدگی، کرنش زاویه ای، معماری: صدای نامفهوم داشتن، تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه، علوم نظامی: نسبت اشل قایم به اشل افقی در مدلها، عمران: تحریف، روانشناسی: اغتشاش، الکترونیک: انحراف، کژدیسی، اقتصاد: تحریف، اعوجاجکج شدگی، تغییر شکل، عمران: پیچیدگی

[TahlilGaran] Persian Dictionary

distortion
[noun]
Synonyms:
- misrepresentation, bias, falsification, perversion, slant
- deformity, bend, buckle, contortion, crookedness, malformation, twist, warp

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: distort

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English

distortion
noun
I. change in shape/sound
ADJ. severe | slight | inevitable
VERB + DISTORTION cause, create, lead to The wrong chemical balance can cause severe distortion of the photographic image.
avoid

[TahlilGaran] Collocations Dictionary

distortion
II. changing sth so that it is shown falsely
ADJ. gross, serious His report was attacked as a gross distortion of the truth.
deliberate

[TahlilGaran] Collocations Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی distortion ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.74 : 2142
4.74دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی distortion )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی distortion ) | موسس و مدیر مسئول :