دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی doctrinaire )

doctrinaire

FORMAL vocabulary

doc‧tri‧naire /ˌdɒktrəˈneə◂, ˌdɒktrɪˈneə◂ $ ˌdɑːktrəˈner◂/ adjective

کسی که تابع دکترین خاصی است اصولی، ایین گرای، کسیکه نظریات واصول خود را بدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند، اصولی، قانون فقه: کسی که می خواهد نظریات و اصول خود را بدون توجه به مقتضیات اجرا کند، روانشناسی: مکتبی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Synonyms & Related Words

doctrinaire
[adjective]
Synonyms: dogmatic, biased, fanatical, inflexible, insistent, opinionated, rigid

Antonyms: undoctrinaire
Related Words: bullheaded, dogged, mulish, obstinate, pertinacious, pigheaded, stiff-necked, stubborn

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

doc‧tri‧naire /ˌdɒktrəˈneə◂, ˌdɒktrɪˈneə◂ $ ˌdɑːktrəˈner◂/ adjective formal
certain that your beliefs or opinions are correct and unwilling to change them:

The party followed an increasingly doctrinaire course.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲