دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fission )

fission

GRE vocabulary

fis‧sion /ˈfɪʃən/ noun [uncountable]

شکافت، عمل تجزیه اتمی، تجزیه، شکافتن، انشقاق، شکستن هسته اتمی، علوم مهندسی: شکافت، شیمی: شکافت، روانشناسی: تولید مثل غیر جنسی، زیست شناسی: شکافت هسته ای، علوم هوایی: شکاف هسته ای، علوم نظامی: بمب تجزیه ای شکافت هسته ای

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

English Dictionary

fis‧sion /ˈfɪʃən/ noun [uncountable] technical
[Date: 1600-1700; Language: Latin; Origin: fissus, past participle of findere 'to split']

1. the process of splitting an atom to produce large amounts of energy or an explosion ⇒ fusion

2. the process of dividing a cell into two or more parts

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲