glassy


تلفظ آنلاین

glassy /ˈɡlɑːsi $ ˈɡlæsi/ adjective

شیشه ای، شیشه ای، شیشه مانند، علوم مهندسی: شیشه ای، معماری: زجاجی
شیشه ای، شیشه مانند، زجاجی، بیحالت، بی نور، زننده، تیز، تند
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
glassy
[adjective]
Synonyms:
- transparent, clear, glossy, shiny, slippery, smooth
- expressionless, blank, cold, dull, empty, fixed, glazed, lifeless, vacant

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

glassy /ˈɡlɑːsi $ ˈɡlæsi/ adjective
[Word Family: noun: glass, glasses, glassful, glassware; adjective: glass, glassy]

1. smooth and shining, like glass:
the glassy surface of the lake

2. glassy eyes show no feeling or understanding, and do not move

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی glassy ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.11 : 2135
4.11دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی glassy )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی glassy ) | موسس و مدیر مسئول :