headmost


تلفظ آنلاین

headmost adjective. ['hɛdmǝʊst]

جلویی، اولین (ردیف)، جلوترین، مقدم
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
headmost
[adjective]
Synonyms: first, foremost, inaugural, initial, leading

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

head·most (hědmōst, -məst)
adj.
Leading; foremost.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی headmost ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.40 : 2113
4.40دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی headmost )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی headmost ) | موسس و مدیر مسئول :