دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی improvised )

improvised

/'ımprə'vaızd/

بهبود سازی شده، اصلاح شده، علوم نظامی: بهترسازی شده

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Synonyms & Related Words

improvised
[adjective]
Synonyms: extemporaneous, autoschediastic, extemporary, extempore, impromptu, offhand, spur-of-the-moment, unrehearsed, unstudied

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی improvised ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.53 : 2145

4.53دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی improvised ) Alireza Motamed :

دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی improvised ) | موسس و مدیر مسئول : آموزشگاه مجازی تحلیلگران (علیرضا معتمد)