inactivate


تلفظ آنلاین

inactivate verb trans. [ɪn'aktɪveɪt]

از کار انداختن ناو، غیر فعال کردن ناو از رده خارج کردن یکان، خنثی کردن، از کار انداختن، ناکنش ور ساختن، بی کار کردن، سست کردن، غیر فعال کردن، علوم نظامی: بی اثر کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
in·ac·ti·vate (ĭn-ăktə-vāt)
tr.v. in·ac·ti·vat·ed, in·ac·ti·vat·ing, in·ac·ti·vates
To render inactive.

[TahlilGaran] American Dictionary

inactivate
in·acti·vation n.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی inactivate ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.86 : 2134
4.86دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی inactivate )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی inactivate ) | موسس و مدیر مسئول :