دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی manipulation )

manipulation

Oxford 5000 vocabulary |C1|

/mə'nıpjə'leıʃən/

دستکاری

دست آموز، ساختن چیزی با دست، دست کاری کردن، انجام با مهارت، به کاربری، علوم مهندسی: دست زنی، تدبیر استادی، روانشناسی: دستکاری، بازرگانی: ارقام را جابجا کردن، ورزش: دستکاری

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Advanced Persian Dictionary

مهندسی صنایع: تولید: دستکاریکامپیوتر: دستکاریکامپیوتر: دستکاری

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

See main entry: manipulate

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

Collocations

manipulation
noun
ADJ. careful, clever, skilful | conscious, cynical, deliberate, systematic | political People think that the investigation was independent, but in fact a lot of political manipulation went on.
data, image, text
PREP. by ~ The government has disguised the true situation by clever manipulation of the figures.

[TahlilGaran] Collocations Dictionary ▲