mothering


تلفظ آنلاین

mothering /ˈmʌðərɪŋ/ noun [uncountable]

mother :
مادر
مادری کردن، پروردن، ننه، والده، مام، سرچشمه، اصل، قانون فقه: ام
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
mothering /ˈmʌðərɪŋ/ noun [uncountable]
[Word Family: noun: mother, motherhood, mothering; adjective: motherly, motherless; verb: mother]
the process of caring for children in the way that a mother does ⇒ fathering:
mothering skills
Babies and young children need mothering.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی mothering ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.36 : 2134
4.36دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی mothering )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی mothering ) | موسس و مدیر مسئول :