دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward

obliging


تلفظ آنلاین

o‧blig‧ing /əˈblaɪdʒɪŋ/ adjective

اماده خدمت، حاضر خدمات، مهربان، اجباری، الزامی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
obliging
[adjective]
Synonyms: cooperative, accommodating, agreeable, considerate, good-natured, helpful, kind, polite, willing
Antonyms: disobliging

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

o‧blig‧ing /əˈblaɪdʒɪŋ/ adjective
willing and eager to help:
The shop assistant was very obliging.
—obligingly adverb

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی obliging ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.20 : 2135
4.20دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی obliging )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی obliging ) | موسس و مدیر مسئول :