overworked


تلفظ آنلاینIELTS vocabulary

overworked /ˌəʊvəˈwɜːkt◂ $ ˌoʊvərˈwɜːrkt◂/ adjective

overwork :
کار زیاد کردن، خسته کردن، به هیجان اوردن، زیاد کار کردن، خود را خسته، کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
overworked /ˌəʊvəˈwɜːkt◂ $ ˌoʊvərˈwɜːrkt◂/ adjective
[Word Family: noun: work, workaholic, worker, working, WORKINGS; adjective: workableunworkable, overworked, working; verb: work, rework]

1. made to work too hard:
an overworked doctor
They’re overworked and understaffed.

2. a word or phrase that is overworked is used too much and has become less effective:
overworked metaphors

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی overworked ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.86 : 2135
4.86دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی overworked )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی overworked ) | موسس و مدیر مسئول :