دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unbridled )

unbridled

تلفظ آنلاین

un‧bri‧dled /ʌnˈbraɪdld/ adjective

ول، بی لجام، خودسر

ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Synonyms & Related Words

unbridled
[adjective]
Synonyms: unrestrained, excessive, intemperate, licentious, riotous, unchecked, unruly, wanton

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

un‧bri‧dled /ʌnˈbraɪdld/ adjective literary
not controlled and too extreme or violent:

unbridled greed

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی unbridled ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.62 : 2164

4.62دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی unbridled ) Alireza Motamed :

دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی unbridled ) | موسس و مدیر مسئول : آموزشگاه مجازی تحلیلگران (علیرضا معتمد)