دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی uncouple )

uncouple

تلفظ آنلاین

un‧coup‧le /ʌnˈkʌpəl/ verb [transitive]

جدا کردن، رها کردن، از قلاده باز کردن، از حالت زوجی خارج کردن، باز شدن

ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Synonyms & Related Words

uncouple
[verb]
Synonyms: detach, abstract, disassociate, disconnect, disengage, dissociate, unfix

Antonyms: couple

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

un‧coup‧le /ʌnˈkʌpəl/ verb [transitive]
to separate one piece of machinery, one part of a train etc from another that it is connected to:

Evidence suggests that the wagon was deliberately uncoupled.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی uncouple ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.72 : 2141

4.72دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی uncouple ) Alireza Motamed :

دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی uncouple ) | موسس و مدیر مسئول : آموزشگاه مجازی تحلیلگران (علیرضا معتمد)