دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unheard )

unheard

un‧heard /ˌʌnˈhɜːd $ -ɜːrd/ adjective

نشنیده، ناشنیده، بی سابقه، توجه نشده، بگوش نخورده، غیرمسموع، غیر معروف، غریب

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

English Dictionary

un‧heard /ˌʌnˈhɜːd $ -ɜːrd/ adjective
[Word Family: adjective: unheard, unheard, of; verb: hear, overhear; noun: hearing, hearer]
not heard or listened to:

Her cries for help went unheard.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

Collocations

unheard
adj.
VERBS go Their protests went unheard.
ADV. previously a previously unheard tape of their conversations

[TahlilGaran] Collocations Dictionary ▲