خودآموز امریکن انگلیش فایل - سطح 2خودآموز امریکن انگلیش فایل - سطح 2 (خلاصه درسها)
درس هفتم:
First day nerves
کاربرد مصدر :

مصدر یا Infinitive همانند مصدر در زبان فارسی حالت اولیه و بدون زمان برای افعال می باشد. از آنجاییکه مصدر شامل صورت اولیه فعل + to می باشد، گاهی آنرا مصدر با to یا Infinitive with to می گویند.

در مثال زیر to go مصدر می باشد:

I want you to go with him.
از تو، رفتن با او را می خواهم = از تو می خواهم که با او بروی

بطور کلی مصدر به تنهایی در جملات بکار نمی رود مگر بعد از بعضی افعال خاص (مانند want در مثال قبل) پرکاربرد ترین افعالی که بعد از آن فعل دوم معمولا بصورت مصدر (با to) بکار برده می شود، عبارتند از:

want, like, agree, be sure, choose, decide, expect, hope, learn, need, plan, seem, wish, would like

توجه : در ترکیبات منفی مصدر، not قبل از to نوشته می شود. مثال:

I want you not to go there.
از تو نرفتن آنجا را می خواهم = از تو می خواهم که آنجا نروی
کاربرد اسم مصدر :

اسم مصدر یا Gerund با افزودن ing به انتهای فعل ساخته می شود. مانند painting (به معنی نقاشی)
اسم مصدر بصورت اسم در جملات انگلیسی بکار می رود. مثال:

She enjoys painting.
They discussed going on vacation.

توجه : پس از افعال زیر معمولا اسم مصدر بکار می رود:

enjoy, feel, mind, practice, quit, suggest, would you mind, can’t help, can’t stand, to be used to

مثال :

I enjoy watching TV.

توجه : پس از حروف اضافه، فعل بصورت اسم مصدر بکار می رود. مثال:

Thanks for asking.
بیان الزام در زبان انگلیسی :

can, may, be allowed to به معنی مجاز بودن و انتخاب آزادانه امور در جملات بکار می رود. مثال:

We can have lunch any time we want.
Everyone was allowed to leave early.

don’t have to, needn’t برای بیان مواردی استفاده می شود که انجام آن ضروری نباشد. مثال:

You needn’t finish that report today.
I didn’t have to go to the meeting.

must, have to, have got to, be supposed to, can’t, mustn’t, must never به معنی ضرورت و اجبار در جملات بکار می رود. مثال:

Sally has to work eight hours a day.
You mustn’t smoke in the office.
The nurses had to wear a blue uniform.
We weren’t supposed to send personal emails.

should, ought to به مفهوم بهتر است که ... جهت بیان و درخواست نصایح، راهنمایی و پیشنهاد و الزام اخلاقی در جملات بکار می رود. مثال :

I am tired. I should go to bed.
My mother is ill. She should not go to work.
You ought to keep a first aid kit in your car.
You shouldn’t leave medicine where children can reach it.
کاربرد must, might, can’t در نتیجه گیری و قیاس :

must به مفهوم نتیجه گیری در جملات انگلیسی، هنگامی که از نتیجه فعل مطمئن باشیم، بکار می رود. مثال:

He must be very rich if he’s got a Rolls-Royce.

might زمانیکه از نظر گوینده نتیجه محتمل است، بکار برده می شود. مثال :

The shutters are closed. She might be asleep.

can’t زمانیکه از نظر گوینده نتیجه غیر محتمل و بعید باشد، بکار برده می شود. مثال:

They can’t be poor if they live in the most expensive part of town.

توجه: در مفهوم نتیجه گیری و قیاس، can’t منفی must می باشد. مثال:

It must be difficult to live without electricity.
It can’t be easy to live without electricity.