دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی absolutism )

absolutism

تلفظ آنلاین

ab‧so‧lut‧is‧m /ˈæbsəluːtɪzəm/ noun [uncountable]

خودکامگی، مطلق انگاری، مطلق گرایی، حکومت مطلقه، اعتقاد به قادر علی الاطلاق (خدا)، طریقه مطلقه، (حقوقی). سیستم سلطنت استبدادی، روانشناسی: مطلق نگری، بازرگانی: مطلق گرائی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» absolutism
» absolutist
» absolve
» absorb
» absorbability

English Dictionary

ab‧so‧lut‧is‧m /ˈæbsəluːtɪzəm/ noun [uncountable]
a political system in which a ruler has complete power and authority

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲