دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی at the outset )

at the outset

IDIOM

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» at the outset
» at the outside
» at the owner's risk
» at the point of
» at the precise moment

Idioms

at the outset
adv. phr. At the start; at the beginning.
"You'll live in the cheaper barracks at the outset; later you can move into the better cabins," the camp director said to the new boys.

[TahlilGaran] English Idioms Dictionary ▲