دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward
 

befittingly

befitting :
فراخور، شایستگی، درخور، شایسته، برازنده
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See more results:

» befittingly
» befog
» befool
» before
» before bed

befittingly
[adverb]
Synonyms: well, correctly, decently, decorously, fitly, fittingly, justly, nicely, properly, rightly

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.