دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی biogeography )

biogeography

تلفظ آنلاین

biogeography noun. [,bʌɪǝʊdʒɪ'ɒgrǝfi, -'dʒɒg-]

زیست جغرافی، جغرافیای حیاتی، رشته ای از زیست شناسی که درباره طرز انتشار و پخش حیوانات و نباتات بحث می کند، زیست شناسی: جغرافیای زیستی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» biogeography
» biographer
» biographic
» biographical
» biographical data

English Dictionary

biogeography noun. [,bʌɪǝʊdʒɪ'ɒgrǝfi, -'dʒɒg-] L19.
[from BIO- + GEOGRAPHY.]
The science of the geographical distribution of living organisms.

■ biogeographer noun E20.

■ biogeo'graphic adjective L19.

■ biogeo'graphical adjective E20.

■ biogeo'graphically adverb E20.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲