دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی brachylogy )

brachylogy

تلفظ آنلاین

brachylogy noun. [brǝ'kɪlǝdʒi] Also (earlier) in Latin form brachylogia.

کوتاهی، ایجاز، اختصار (درسخن)

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» brachylogy
» bracing
» bracing system
» bracken
» bracket

English Dictionary

brachylogy noun. [brǝ'kɪlǝdʒi] Also (earlier) in Latin form brachylogia. M16.
[Late Latin brachylogia from Greek brakhulogia: see BRACHY-, -LOGY.]
Concise speech; a concise expression.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲