دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی charry )

charry

charry adjective. ['tʃɑ:ri]

زغال مانند

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» charry
» chart
» chart correction card
» chart data
» chart datum

English Dictionary

charry adjective. ['tʃɑ:ri] L18.
[from CHAR verb² or CHARCOAL: see -Y¹.]
Of the nature of charcoal or a similar charred substance.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲