دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward
 

chiding

/'tʃaıdıŋ/

chide :
سرزنش کردن، گله کردن از، غرغرکردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See more results:

» chiding
» chief
» chief army censor
» chief complain
» chief constable

chiding
[noun]
Synonyms: rebuke, admonishment, admonition, rap, reprimand, reproach, reproof, wig, wigging

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.