دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی dissert )

dissert

dissert verb. [dɪ'sǝ:t]

مباحثه کردن، بحث کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» dissert
» dissertate
» dissertation
» disserve
» disservice

Synonyms & Related Words

dissert
[verb]
Synonyms: discourse, descant, dilate (on or upon), discuss, dissertate, expatiate, sermonize

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

dissert verb. [dɪ'sǝ:t] E17.
[Latin dissert- pa. ppl stem of disserere treat of, discourse, formed as DIS- 1 + serere connect, join words in composition.]
1. verb trans. Discuss, examine. E17-E18.

2. verb intrans. Discourse, expatiate, (on a subject). Now affected. M17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲