دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی ducks )

ducks

تلفظ آنلاین

ducks noun. [dʌks] colloq.

اردک، گوشت اردک

جا خالی دادن، مرغابی، غوطه، زیر آب رفتن، ورزش: اخراج توپزن بی امتیاز، نظامی: کد مخصوص درگیریهای هوایی، درگیر شدن هواپیماها

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

See more results:

English Dictionary

ducks noun. [dʌks] colloq. M20.
[from DUCK noun¹ + -S⁴.]
= DUCKY noun. Cf. DUCK noun¹ 2a.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲