دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی electrolyte )

electrolyte

تلفظ آنلاین

e‧lec‧tro‧lyte /ɪˈlektrəlaɪt/ noun [countable]

مهندسی: مایع کار الکترولیت، مهندسی: الکترولیت، شیمی: الکترولیت، روانشناسی: الکترولیت، علوم هوایی: الکترولیت

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» electrolyte
» electrolytic
» electrolytic capacitor
» electrolytic cell
» electrolytic condenser

English Dictionary

e‧lec‧tro‧lyte /ɪˈlektrəlaɪt/ noun [countable] technical
[Date: 1800-1900; Origin: electro- + Greek lytos 'untied']
a liquid that allows electricity to pass through it

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲