دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی endocrine gland )

endocrine gland

endocrine gland /ˈen.də.kraɪnˌglænd/

روانشناسی: غده درون ریز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» endocrine gland
» endocrinology
» endocyclic double bond
» endoderm
» endodermal

English Dictionary

endocrine gland /ˈen.də.kraɪnˌglænd/
noun [C] (ALSO ductless gland) SPECIALIZED
any of the organs of the body, such as the pituitary gland or the ovaries, which produce and release hormones into the blood to be carried around the body

[TahlilGaran] Advanced Learner's Dictionary ▲