دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fertilization )

fertilization

تلفظ آنلاین

/'fə:təlı'zeıʃən/

لقاح، عمل کود دادن، معماری: کود دهی، حقوقی: لقاح، روانشناسی: بارورسازی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fertilization
» fertilization rate
» fertilize
» fertilizer
» ferula

Advanced Persian Dictionary

پزشکی: لقاحزیست شناسی: لقاح، اتحاد گامتهای نر و ماده برای بوجود آمدن یک فرد جدید. این اتحاد باعث ترکیب دو سلول هاپلویید برای تشکیل مجدد تعداد دیپلویید در فرد جدید می شود

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

See main entry: fertilize

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲