دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hammock )

hammock

تلفظ آنلاین

ham‧mock /ˈhæmək/ noun [countable]

تختخواب سفری، بانوج، ننو یا تختخوابی که از کرباس یا تور درست شده، نظامی: ننو

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hammock
» hammock chair
» hammock stowers
» hammy
» hamous

English Dictionary

ham‧mock /ˈhæmək/ noun [countable]
[Date: 1500-1600; Language: Spanish; Origin: hamaca, from Taino]
a large piece of cloth that is hung between two trees or posts so that you can sleep in it

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲