دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hibernation )

hibernation

/'haıbə'neıʃən/

(در بعضی از موجودات) بسر بردن زمستان درحال خواب یا بیهوشی، زمستان خوابی، روانشناسی: زمستان خوابی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hibernation
» hibernia
» hibernian
» hibernicism
» hibiscus

English Dictionary

See main entry: hibernate

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

Collocations

hibernation
noun
ADJ. long | winter
VERB + HIBERNATION go into At the first cold of autumn, many insects go into hibernation.
emerge from
PREP. in ~ The tortoise spends the winter months in hibernation.

[TahlilGaran] Collocations Dictionary ▲