دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hickwall )

hickwall

hickwall noun. ['hɪkwɔ:l] dial. Also hickle ['hɪk(ǝ)l], & other vars.

دارکوب سبز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hickwall
» hid
» hidalgo
» hidden
» hidden agenda

English Dictionary

hickwall noun. ['hɪkwɔ:l] dial. Also hickle ['hɪk(ǝ)l], & other vars. LME.
[Prob. imit. Cf. HIGH-HOLE, WITWALL, YAFFLE noun.]
A woodpecker; esp. the green woodpecker, Picus viridis.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲