دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی home coming )

home coming

home-coming noun. ['hǝʊmkʌmɪŋ]

ورود به خانه، عازم میهن، مراجعت به وطن یا محل تحصیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» home coming
» home computer
» home consumption
» home cooking
» home counties

English Dictionary

home-coming noun. ['hǝʊmkʌmɪŋ] LME.
[from HOME adverb + COMING noun.]
A coming home, an arrival at home. Also, a reunion, spec. (US) of former students of a college or university.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲