دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hounding )

hounding

تلفظ آنلاین

hounding noun. ['haʊndɪŋ]

hound :

تازی (شکار)، سگ شکاری، سگ تازی، آدم منفور، باتازی شکار کردن، تعقیب کردن، پاپی شدن، ورزش: تازی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hounding
» houndstooth check
» hour
» hour angle
» hour circle

English Dictionary

hounding noun. ['haʊndɪŋ] M19.
[from HOUND noun² + -ING³, perh. after BUNTING noun², COAMING.]
Nautical. The lower part of a mast, below the hounds.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲