دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی limicoline )

limicoline

تلفظ آنلاین

limicoline adjective. [lʌɪ'mɪkǝlʌɪn, -lɪn]

زیست کننده در ساحل، وابسته به مرغان کرانه زی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» limicoline
» liminal
» limit
» limit check
» limit creep stress

English Dictionary

limicoline adjective. [lʌɪ'mɪkǝlʌɪn, -lɪn] L19.
[from mod. Latin Limicolae (see below), formed as LIMICOLE: see -INE¹.]
Of or pertaining to the suborder Charadrii of waders or shore-birds (formerly the order Limicolae).

[TahlilGaran] English Dictionary ▲