دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی measled )

measled

تلفظ آنلاین

measled adjective. ['mi:z(ǝ)ld]

دچار سرخجه، دانه دار

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» measled
» measles
» measly
» measurability
» measurable

English Dictionary

measled adjective. ['mi:z(ǝ)ld] ME.
[from MEASLE(S, MEASLE verb: see -ED², -ED¹.]
1. Infected with measles. ME.

2. Blotchy, spotted. Now rare. M17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲