دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی obsolescent )

obsolescent

تلفظ آنلاین

FORMAL

ob‧so‧les‧cent /ˌɒbsəˈlesənt◂ $ ˌɑːb-/ adjective

از رده خارج شده، کهنه، منسوخ، بازرگانی: از مد افتاده

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» obsolescent
» obsolete
» obsolete process
» obsoleteness
» obsoletism

Synonyms & Related Words

obsolescent
[adjective]
Synonyms: waning, ageing, declining, dying out, on the wane, on the way out, past its prime

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

ob‧so‧les‧cent /ˌɒbsəˈlesənt◂ $ ˌɑːb-/ adjective formal
[Date: 1700-1800; Language: Latin; Origin: present participle of obsolescere; ⇒ obsolete]
becoming obsolete

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲