دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی overreach oneself )

overreach oneself

زیاد جلو افتادن و خودرا خسته کردن، از زرنگی انسو افتادن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» overreach oneself
» overreach yourself
» overreact
» overreaction
» overrefine

English Dictionary

overreach oneself
TRY TO DO TOO MUCH, overestimate one's ability, overdo it, overstretch oneself, wear/burn oneself out, bite off more than one can chew

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲