دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی posterial )

posterial

posterial adjective. [pɒ'stɪǝrɪǝl] rare.

پوستر، آگهی، اعلان نصب کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» posterial
» posterior
» posterior vena cav
» posteriori
» posteriori reasoning

English Dictionary

posterial adjective. [pɒ'stɪǝrɪǝl] rare. LME.
[Irreg. from Latin posterus: see POSTERIOR, -IAL.]
1. Pertaining to the posterior or buttocks. LME.

2. Turned towards the hinder side. M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲