دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی preordained )

preordained

تلفظ آنلاین

pre‧or‧dained /ˌpriːɔːˈdeɪnd◂ $ -ɔːr-/ adjective

preordain :

قبلا مقرر داشتن، قبلا وقوع امری را ترتیب دادن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» preordained
» preovulatory
» prep
» prep school
» prepackaged

English Dictionary

pre‧or‧dained /ˌpriːɔːˈdeɪnd◂ $ -ɔːr-/ adjective
formal if something is preordained, it is certain to happen in the future because God or fate has decided it:

Is everything we do preordained?

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲