دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی pyroclastic )

pyroclastic

تلفظ آنلاین

pyroclastic adjective & noun. [pʌɪrǝ(ʊ)'klastɪk]

تشکیل شده در اثر فعالیت آتشفشانی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» pyroclastic
» pyrocondensation
» pyrocotton
» pyroelectricity
» pyrogen

English Dictionary

pyroclastic adjective & noun. [pʌɪrǝ(ʊ)'klastɪk] L19.
[from PYRO- + CLASTIC.]
Geology.
A. adjective. Pertaining to or designating fragmental rocks of volcanic origin. L19.
b. noun. A pyroclastic rock or rock fragment. E20.

■ 'pyroclast noun a pyroclastic rock fragment E20.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲