دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی relativity )

relativity

تلفظ آنلاین

rel‧a‧tiv‧i‧ty /ˌreləˈtɪvəti, ˌreləˈtɪvɪti/ noun [uncountable]

فرضیه نسبی، فلسفه نسبیه، نسبی بودن، نسبیت، روانشناسی: نسبیت، بازرگانی: نسبیت

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» relativity
» relativity of knowledge
» relativity principle
» relativization
» relativize

English Dictionary

rel‧a‧tiv‧i‧ty /ˌreləˈtɪvəti, ˌreləˈtɪvɪti/ noun [uncountable]
the relationship in physics between time, space, and movement according to Einstein’s theory

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲