دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی submiss )

submiss

تلفظ آنلاین

submiss adjective. [sʌb'mɪs] arch.

مطیع، پست، پایین

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» submiss
» submission
» submission hold
» submission of a claim
» submissive

English Dictionary

submiss adjective. [sʌb'mɪs] arch. L16.
[Latin submissus pa. pple of submittere SUBMIT.]
1. = SUBMISSIVE. L16.

2. Of the voice etc.: low, subdued. E17-L18.

■ submissly adverb L16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲