دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی time of life )

time of life

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» time of life
» time of origin
» time of the month
» time off
» time on hands

English Dictionary

time of (one's) life
A highly pleasurable experience

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

Idioms

time of one's life
n. phr. A very happy or wonderful time.
John had the time of his life at the party.
I could see that she was having the time of her life.

[TahlilGaran] English Idioms Dictionary ▲